مادادادیو: هنوزنه

Madadayo مادادایو اثر برجسته ی استاد بزرگ سینمای ژاپن آکیرو کوروساوا در سال 1993 به روی پرده آمد. مادادایو روایتی است نمادین از رندگی خود کوروساوا و چگونگی پذیرش مرگ.فیلمی لبریز از رنگ بندی های زیبا و زبانی شاعرانه و آمیخته به طنز.

فیلم داستان زندگی استاد ( Uehida Hyakken-sama (1889-1971 ساکن منطقه ای به نام گوتمبا در دهه ی چهل میلادی بیان می کند. مادادایو از شخصی ترین فیلم های کوروساوا محسوب می شود. این فیلم آخرین اثر استاد است که هم نویسندگی و هم کارگردانی آن را به عهده داشته است. بازی دلنشین  تاسوا ماتسومورا شخصیت استاد Hyakken Uchida را پذیرفتنی می نماید.

داستان فیلم درباره ی استاد زبان آلمانی دانشگاهی است که ناگهان در سنین بازنشستگی خود را باز نشسته می کند تا به دنبال آرزوی همیشگی اش، نویسندگی برود. در آخرین جلسه ی کلاس استاد دلیل رفتن خود را این گونه بیان می کند: هر کس در شکار به دنبال صید دو خرگوش به طور هم زمان باشد به هیچ یک دست نمی یابد. مادادایو برگرفته از نام بازی سنتی کودکان ژاپنی است به معنای: نه هنوز یا آماده نیستم. تمثیلی برای عدم آمادگی بشر جهت پذیرش مرگ. در شصتمین سال تولد استاد که هم زمان با روزهای پایان جنگ جهانی دوم و ورود و اشغال متفقین است، دانشجویان جهت قدردانی از استاد جشن تولدی برپا می کنند که نام آن را مادادایو می گذارند. استاد هم در هر سال می گوید مادادیو، آماده نیستم! تا سر انجام در پایان آخرین روز سالگرد تولدش یعنی در 77 سالگی در خواب و بیداری می پذیرد که آماده است!

این فیلم را به روایتی می توان ادای دین کوروساوا به استادی و معلمی دانست. کورساوا معتقد بود که هیچ کس بدون استاد به کمال نمی رسد. از منظر آموزشی یکی از اخلاقی ترین فیلم های کوروساواست که دین خود را به معلمان جامعه اش بیان می کند. مادادایو یقیناً ارزش و تاثیر گذاریش بر نسل های مختلف نشان خواهد داد. برخی از رازهای موفقیت جامعه ی ژاپن را در خلال چنین فیلم هایی می توان مشاهده کرد. خاصه اگر که بیننده ی ایرانی نیز باشی که حسرتت دو چندان خواهد شد.

فیلم داستان زندگی استاد مهربان و طنازی را دنبال می کند که آرزویش رفتن به کلبه ای آرام است تا نوشته های خود را کامل کند. آرزویی که با بمباران خانه اش در روزهای پایانی جنگ به واقعیت پیوست. برخی از صحنه ها و اشعار هایکو گونه ی استاد مدت ها در ذهنتان خواهد ماند. شیوه ابداعی استاد برای جلوگیری از ادرار رهگذران بر روی دیوار ها مخروبه کنار خانه اش دیدنی است. یادداشت و علامت هایی که برای فراری دادن دزد ها بر در و دیوار کوبیده بود، استاد را مطمئن می کرد که هر دزدی را با دیدنش دچار سر درگمی خواهد کرد.

میشل استو مقاله ای مختصر درباره ی این فیلم با عنوان: چگونه مرگ را پذیرا باشیم؟ دارد که بسیار حواندنی است. این جا را کلیک کنید. این فیلم در برخی از کشورها با نام ((نه)) و (( هنوز نه)) نیز اکران شده است. آیا کوروساوا در هنگام مرگ آمادگی خود را اعلان کرده بود؟ با دیدن آثار کوروساوا شما نیز با این نظر موافقت خواهید کرد که کورو ساوا حتماً آماده بوده است.

دانلود فیلم

Languageonthemove

نوشته ها مفید سایت Languageonthemove را از دست ندهید:

علایم هشدار دهنده ی چند زبانه اینجا . انگلیسی آن نا-زبان  اینجا ازدواج سلطنتی بریتانیا در ایران اینجا را کلیک کنید


معرفی سایت Languageonthemove

سایت و وبلاگ Language on The Move اختصاص به تحقیقات جامعه شناسی زبان دارد و موضوعاتی از قبیل : چندزبانگی، آموزش زبان و چند فرهنگی را دنبال می کند.

 از آن جا که یکی از گردانندگان سایت و وبلاگ آن، خانم نیلوفر بهروز، ایرانی است برخی از پست ها به زبان فارسی بوده و یا دست کم درباره ی جامعه ی فارسی زبان است. برای خواندن برخی از پست های فارسی این جا و این جا را کلیک کنید.


از دل گریخته ها

 ... زیرا که مردگان این سال

عاشق ترین زندگان بودند...

  - ا.بامداد-

لولیتا خوانی در تهران

لولیتا خوانی در تهران. آذر نفیسی. نیویورک.2003

لولیتا خوانی در تهران کتابی که در ایران ناشناخته ماند. این کتاب به مدت بیش از صد هفته در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفت و به سی و دو زبان نرجمه گردیده است. لولیتا خوانی در تهران در بردارنده ی تجربه ی  خاطرات نویسنده است که در اوایل انقلاب به ایران باز گشته، زندگی و تدریس نموده و سرانجام در سال 1997 از ایران مهاجرت نموده است. آذر نفیسی هم اکنون در دانشگاه کلمبیا تدریس می کند. آذر نفیسی به دلیل استنکاف در پوشش حجاب از دانشگاه  تهران اخراج می گردد. اما بعد از مدتی به استخدام دانشگاه علامه در می آید و به تدریس مشغول می شود. نفیسی در مدت تدریس خود در زمینه ی ادبیات انگلیسی، برخی از کتاب ها که تدریس آن در دانشگاه ممنوع گشته به تعدادی از دانشجویان خود در منزل تدریس می کند.

ساحتار کتاب به چهار بخش تقسیم می شود: 1- لولیتا  2- گتسبی  3- جیمز  4- آستین

عنوان کتاب اشاره ای است به اثر برجسته ناباکوف. لولیتا خوانی به دلایلی نتوانست فرصت ترجمه و نقد و بررسی در ایران به دست آورد.


کویرهای ایران

معرفی کتاب:

کویرهای ایران. سون هدین. ترجمه: پرویز رجبی. انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. 1381

از آن جا که آزردن دوستان جهل است و کفارت یمین سهل ... این پست به دلایلی جرح و تعدیل گردید.

کتاب وزین کویرهای  ایران

عنوان اصلی کتاب کویر های ایران از راه زمن به هندوستان است. مترجم، دکتر پرویز رجبی، درباره انتخاب نام کتاب چنین ذکر کرده: من با توجه به این که نام کتاب برای خواننده ی ایرانی این توهم را پیش می آورد که موضوع کتاب درباره ی هندوستان است و با توجه به این که تمامی کتاب درباره ایران و کویرهای ایران است، ناگزیر  نام << کویرهای ایران>> را به جای از راه زمین به هندوستان برای کتاب برگزیدم.

 <<سون آندرسون فون هدین روز نوزدهم فوریه ی 1865 در استکهلم سوئد متولد شد و پس از نخستین سفرش در سال 1886 به ایران تا روز 26 نوامبر 1952، که در استکهلم در گذشت، بیشتر از نیمی از عمر طولانی خود را در سفر- مخصوصاً در سفر به ایران و آسیای مرکزی- گذراند.>>

سفر سون هدین در این کتاب در اکتبر 1905 از مسیر استانبول شروع می گردد و از طریقه کویته ی پاکستان با قطار رهسپار هند می شود.

نثر کتاب همانند دیگر نوشته های پرویز رجبی روان و گیراست.<< زبان ترجمه چنان سلیس است که انسان احساس نمی کند از زبان دیگری به فارسی برگردانده شده است>> کتاب کویر های ایران، سفرنامه ای است که در 942 صفحه چاپ گردیده. نزدیک به 200 صفحه ی کتاب عکس ها و طرح های هدین از این سفر طولانی می باشد که باعث جذابیت فراوان آن شده است. بیشتر عکس ها با توجه به قدمتشان بسیار منحصر به فرداند. ترجمه ی کتاب بار نخست در سال 1355 خورشیدی به چاپ رسیده است.

خواندن و داشتن این کتاب را به همه ی دوستات توصیه می کنم.

 ضمناٌ به جز فصل اول و دوم بقیه ی کتاب را هنوز نخوانده ام!!!