در هفته ی بزرگداشت معلم، غلام رنجبر، دوست و دبیر ادبیات، بعد از ماه ها نبرد بی فرجام با سرطان- مرضی که این روزها بسیار شایع گشته- به سوی دوست شتافت. یاد و خاطره اش گرامی باد. وی از معدود دبیران ادبیات فارسی بود که گنجینه ای از ابیات و نکات ادبی به ویژه تاریخ بیهقی در یاد داشت. در دمدمه های رفتن به مزاح این بیماری را سرانجام بردار کردن حسنک وزیر در کلاس های درس می دانست.با آن که در بستر بیماری بود هنوز طبع خوش خود را از دست نداده بود.
به قول خودش، همیشه ( حتی چند روز پیش از رفتنش ) می گفت که: این است حسنک و روزگارش و گفتارش، رحمهاللهِ علیه، این بود که گفتی:«مرا دعای نیشابوریان بسازد.» و نساخت. یادش گرامی روحش قرین رحمت
نمی دانم چه باید نوشت...
خداوند به بازماندگان صبر عطا فرماید
یاد او و یاد مرگ او را در ذهنم مرور می کنم. به یادش.
مرگ وارونه ی یک زنجیر نیست..
ریه های لذت پر اکسیژن مرگ است...
یادش گرامی
و
روحش قرین رحمت....
خدایش بیامرزد....
خدا رحمتش کنه
با خوندن این مطلب یاد این جمله افتادم که میگه : زندگی کوتاهتر إز ان است که به خصومت بگذرد .
خدایش بیامرزد .
تسلیت
داغی است که بر جامعه فرهنگی نشست.
برای بازماندگانش ،از خدا صبر می خواهم .
روحش شاد